با همسر مردم ستیز خود چه کنم؟

با همسر مردم ستیز خود چه کنم؟

برخی از افراد دچار نوعی اختلال شخصیتی هستند که اختلال شخصیتی ضد اجتماعی گفته می شود.

  در این اختلال فرد نمی تواند به هنجارهای اجتماعی تن دهد به طوری که جنبه های متعددی از رفتار فرد را در نوجوانی و بزرگسالی تحت تاثیر قرار می دهد. مشخصه ی این اختلال اعمال مداوم ضد اجتماعی و خلاف قانون است ولی این اختلال مترادف با بزهکاری نیست.

در این اختلال فرد تفکر منطقی خود را حفظ می کند ولی در عین حال رفتارهای تکانشی و اخلالگر نشان می دهد. یک سری ویژگی هایی که در این افراد دیده می شود به شرح زیر است:

فقدان ندامت یا شرم از صدمه زدن به دیگران، قضاوت نامناسب و ناتوانی از درس گرفتن از تجربه، خودخواهی شدید و ناتوانی در عشق ورزیدن، تکانشی بودن ( بدون فکر عمل کردن ) ، فقدان دلشوره، غیر قابل اعتماد بودن، دروغ گویی، متقلب و ریاکار بودن، چرب زبانی و جذابیت سطحی، خود بزرگ بینی،و عدم تمایل به پذیرفتن مسئولیت رفتارهای خویشتن.

ممکن است تصور کنید این افراد باهوش و جذابند در حالیکه این لایه ی سطحی جذابیت و هوش در اصل رفتارهای تهاجمی و زننده ی آنان را پوشانده و تصور می شود که هوشمند و جذابند. البته ممکن است واقعا باهوش باشند و این خطرناک تر است.گاهی هوش انها باعث می شود که تشخیص داده نشده و با توجه به عطش قدرتی که دارند بتوانند در موقعیتهای اجتماعی بالایی قرار گیرند.

سبک زندگی آنان بر محور تکانشگری می چرخد. اگر بخواهم واضح تر بگویم، آنان بدون فکر دست به اعمال هیجانی و خطرناک می زنند. همین باعث می شود که زندگی ناپایداری داشته باشند و در نوجوانی بزهکار شوند و مشکلات رفتاری آنان زود هنگام باشد .

یکی از روانشناسان به نام کگان می گوید که ذهن آنان مانند کودک ده ساله است یعنی مسئولیت پذیر نیستند و در درک دیگران مشکل دارند.این افراد نمی توانند با دیگران همدلی کنند.

و نکته ی جالب این است که با تجربه ترین درمانگران هم در مواجهه با اینان ممکن است گول بخورند زیرا این افراد نقاب فرزانگی دارند و ممکن است آرام و قابل اعتماد به نظر برسند.  در پس این نقاب فرزانگی تنش، خصومت، تحریک پذیری و خشم پنهان شده است. در مورد گذشته ی خود دروغ می گویند و داستان می بافند. این افراد خود را مظلوم و بی گناه نشان می دهند و تاریخچه ی زندگی خود را جعل می کنند و درمانگر را سر کار می گذارند.

این افراد هیچ گونه افسردگی و اضطرابی از خود نشان نمی دهند. هر چند تهدید به خودکشی و اشتغال ذهنی به مسایل جنسی بین آنان شایع است.دروغگویی، لا ابالی گری، همسر آزاری، کودک آزاری و رانندگی در حین مستی در این بیماران خیلی شایع است.

 متاسفانه با توجه به خصوصیاتی که گفته شد ممکن است ناخواسته در دام رابطه با این افراد افتاده باشید.اگر هنوز ازدواج نکرده اید هر چه سریعتر از این ارتباط بیرون بیایید.باید بدانید که این اختلال با دوام است هرچند  با افزایش سن برخی صفات کاهش می یابند.بایستی واقع بینانه فکر کنید که ایا می توانید با خصوصیات او تا اخر عمر بسازید یا نه.هرگز گول قولهای او را نخورید چون به راحتی انسان را فریب می دهند و نمی توانند به قول خود وفادار بمانند.

متاسفانه تنها اختلال شخصیتی که حتی با روان درمانی های طولانی نیز احتمال بهبودی کمی دارد همین دسته از افراد هستند لذا حتی اگر فرد به دلایلی حاضر به درمان شود هم نباید امید چندانی به بهبود وی داشته باشید.

البته باید توجه داشت که برخی مواقع افراد ممکن است در موقعیتهایی رفتار خلاف قانون از خود نشان بدهند ولی انسان سالم در این شرایط عذاب وجدان داشته و به گونه ای سعی در جبران خسارت وارده دارد که این وجه افتراق از بیماران دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی است.